منبع تغذیه

Output Block یک مدار تغذیه اصولا دارای این قسمت ها است.
در قسمت تبدیل ولتاژ متناوب از ترانسفورماتور استفاده میشود که انواع مختلف دارند.
در قسمت یکسوکننده معمولا از دیود استفاده میشود.
بعد از یکسو کردن ولتاژ آنرا ذخیره میکنند که خازن آنرا انجام میدهد.
در قسمت کنترل, بستگی به اینکه ولتاژ خروجی چه نوع خصوصیاتی داشته باشد, عمل کنترل آن خصوصیات انجام میگیرد.
ایزولاسیون و حفاظت نیز بستگی به ویژه گیهای ولتاژ خروجی انجام میگیرد.

برای تبدیل ولتاژ متناوب زیاد به کم از ترانسفورماتور معمولا استفاده میشود که انواع متفاوتی دارند.
اشکال زیر نمونه هایی از انواع یکسوسازی را نشان میدهند.

Output Block یکسوسازی یا بصورت نیم موج است (Halfe wave)

با تمام موج (Full wave) که بستگی به نوع ترانسفورماتور, دو و یا چهار دیود یکسوساز این عمل را انچام میدهد.
Output Block Output Block Output Block Output Block

خازن را معمولا خازن فیلتر مینامند که تعریف کاملا درستی نیست و غلط هم نیست. این خازن در حقیقت وظیفه دخیزه سازی انرژی در زمانهایی که ولتاژ ورودی (ولتاژ خروجی ترانسفورماتور بعد از دیودهای یکسوساز) از ولتاژ خروجی خواسته شده کمتر میشود را دارد . در این زمانها باید مدار را با انرژی لازم تغذیه کند تا ولتاژ خروجی از مقدار لازم افت نکند.
مقدار آن بستگی مستقیم به حداکثر جریان خروجی و مقدار تغییرات ولتاژ ورودی نسبت به ولتاژ خروجی دارد.
برای محاسبه حداقل مقدار خازن مورد نیاز از فرمول تعریف خازن میتوان استفاده کرد.
Uc = Q/ C = I*t/C
در این فرمول برای جریان (i) حداکثر جریان خروجی و برای ولتاژ (Uc) مقدار حداکثر تغییرات ولتاژ خروجی (Uout) را قرار میدهیم.
زمان (t) بستگی به اینکه آیا یکسوسازی نیم موج یا تمام موج است و مقدار مناسب تغیرات ولتاژ ورودی محاسبه میشود یا از نمودار مناسب میخوانیم.

مثال برای حالت تمام موج :

Output Block فرض میکنیم که ولتاژ خروجی ترانسفورماتور 12 ولت است با فرکانس 50 هرتز و یک افت ولتاژ برای دو دیود داریم و آنرا برای هر دیود 1 ولت در نظر میگیریم( برای بعضی دیودها با جریان 2 آمپر ممکن است بیشتر یا کمتر باشد).
بنابراین دامنه ولتاژ ما بعد از یکسوسازی تقریبا برابر 10 ولت است و مایل هستیم که ولتاژ روی خازن (ولتاژ خروجی) نباید کمتر از 6 ولت شود(مثلا حداقل ولتاژ کار رگولاتور 5 ولتی! برابر 1 ولت) پس حداکثر تغیرات ولتاژ میتواند 4 ولت باشد(6 - 10) ولت.
و مدار ما به 2 آمپر جریان خروجی احتیاج دارد.
برای محاسبه زمان t از معادله سینوس V(t) = v*sin(2µft) استفاده میکنیم و مقدار تقریبا 2 میلی ٍثانیه را بدست میاوریم.
در این معادله برای V(t) مقدار 6 ولت و برای v مقدار 10 ولت را قرار میدهیم.(ماشین حساب باید در حالت rad باشد)
t1 = arcsin(6V/10V) / (2*µ*50Hz) = 2 mS
زمان در این معادله, زمانی است که دامنه موج سینوسی با فرکانس 50 هرتز از مقدار 0 ولت به مقدار 6 ولت رسیده است و یا از 6 ولت به صفر میرسد.
خازن در طی مدت دو برابر این زمان ( تمام موج) باید مدار را با انرژی معادل :
t = 2 * 2 mS = 4 mS
E = V*I*2*t = 6V*2A*2*2mS = 0,048 [W.S] = 48 [mj]
تغذیه کند.
علاوه بر این انرژی, باید تلفات دو دیود را در این زمان نیز در نظر گرفت که در این مثال برابر است با :
P loss diod = 2* Ud * Id * t = 2*1V*2A*4mS = 0,008 [W.S]
بنابراین حداکثر انرژی در این زمان مساوی
E = 0,048 + 0,008 = 0,056 [W.S]
با این داده ها و بنابر تعریف انرژی یک خازن حداقل مقدار خازن برای حالت تمام موج (full wave) برابر است با:
W = 1/2 * C * U^2
حداقل مقدار خازن برابر است با
C = 0,056 W.S * 2 / (6V)^2 = 0,003111 [A.S/V]=[F] = 3111 [µF]

باید توجه داشت که این حداقل ظرفیتی است که باید داشته باشیم و تغییرات ولتاژ خروجی (Ripple) 4 ولت خواهد بود. برای حالت نیم موج (half wave) مقدار خازن بمراتب بیشتر خواهد بود.(بعلاوه نیم سیکل)
در عمل باید مقدار تولرانس خارن را به این مقدار اضافه و مقداری رزرو هم داشته باشیم.
این تصویر شبیه سازی این مثال در LT-Spice است.
Rectifire

منابع تغذیه خطی (Linear)

Output Block مدل اصولی مدارات تغذیه خطی بدین شکل است:

نوع ساده آن کنترل تغییرات ولتاژ ورودی توسط یک دیود زنر است. از این نوع معمولا جایی استفاده میشود که اولا جریان خروجی نسبتا کم باشد (حداکثر حدود 100 میلی آمپر) و ثانیا تغییرات ولتاژ ورودی نیز هم کم باشد.(در محدوده توان تلفاتی دیود)

Output Block نمودار ولتاژ و جریان دیودزنر بدین شکل است.
در منطقه اول نمودار, مانند یک دیود معمولی کار میکند.(بایاس مستقیم) البته انواع ویژه ای از این نوع دیودها هستند که بدلیل ویژگی خاص اتصال مثبت/منفی (PN junction) آن برای حفاظت مدارات در مقابل ولتاژهای زیاد لحظه ای (Tranisient) در این منطقه نیز بکار میروند که به آنان Transil diodes یا Superresor didoe گفته میشود.
در این نمودار VF و IF ولتاژ و جریان در حالت بایاس مستقیم (Forward) است که VF معمولا 0.7 ولت است و جریان نسبت بنوع دیود متفاوت است.
VR و IR ولتاژ و جریان معکوس است. تا رسیدن به این ولتاژ جریان قابل توجه ای از دیود عبور نمی کند.
VBR و IBR ولتاژ و جریان شکست است که به آن Vz و IZ نیز گفته میشود. این ولتاژی است که دیود سعی میکند آنرا ثابت نگهدارد.
مقاومت Rz یک مقاومت اهمی معمولی نیست بلکه یک مقاومت دیفرانسیالی است و به همین دلیل به آن امپدانس دیود نیز گفته میشود و تعریف آن چنین است:
Rz = dVz/dIz
توان تلفاتی دیود در این مقاومت هدر میشود.
ولتاژ زنر دارای وابستگی حرارتی است و معمولا توسط سازنده آن در Datasheet بصورت نمودار یا جدول داده میشود.(temperature coefficient (TC))
این ضریب حرارتی رابطه تغییرات ولتاژ زنر با حرارت را نشان میدهد.
رابطه این ضریب حرارتی با ولتاژ زنر بدینصورت است:
dVz(T) = Sz * (T-25°)
T در اینجا حرارت محیط است و مقدار Sz را از Datasheet باید خواند.
اگر از ولتاژ زنر بعنوان ولتاژ رفرنس در مداری استفاده شود باید به این رابطه توجه داشت.

Output Block این شکل کلی این مدارت و معادل آن است.
معادلات محاسباتی این مدار چنین است:
Iv = Iz + Iout
Vin = VRv + Vout
Rv = VRv/Iv
مثال: داده ها : ولتاژ ورودی (Vin) بین 10...12 ولت , جریان خروجی 100 میلی آمپر و ولتاژ خروجی 5 ولت
دیود انتخابی 5,1 ولت (BZX5V1)
با نگاهی به مشخصات دیود (Datasheet) برای ولتاژ زنر مقدار 5 میلی آمپر را برای جریان زنر میبینیم و با این دو میتوانیم مقدار Rv را محاسبه کنیم.
Rv = VRv/Iv = (Vin-Vz)/(Iz+Iout)
Rv = (10V - 5.1V)/(100mA + 5mA) = 46.7 ohm
نزدیکترین مقدار استاندارد 47 اهم میباشد.
حال اگر ولتاژ ورودی 12 ولت شود, ولتاژ روی Rv باید 7 ولت شود و در این حال باید جریان آن برابر
Iv = 7V / 47ohm = 149 mA
باشد. بنابراین جریان اضافه 105ma - 149mA = 44mA باید از درون دیود زنر عبور کند تا ولتاژ خروجی ثابت بماند.
پس توان دیود باید حداقل P=Vz*Iz = 5,1V*0,044 = 0,22W باشد.

Output Block برای جریان زیاد باید از ترانزیستور (تقویت جریان) استفاده کرد.
ساده ترین شکل این نوع مدارت و شبیه سازی آن میتواند اینطور باشد.
در این مدار از ولتاژ زنر بعنوان رفرنس برای ولتاژ بیس (Basis) استفاده شده و طبق قانون ولتاژ کیرشهوف ولتاژ خروجی تقریبا برابر است با:
Vout = Vz - Vbe
Vout = 6.2 - 0.7 = 5,5 V
در مشخصات دیود برای ولتاژ زنر 6.2 ولت مقدار 5 میلی آمپر را برای جریان زنر می بینیم.
این ترانزیستور دارای ضریب تقویت کنندگی جریان بین 20 تا 70 را دارد و با بالا رفتن چزیان کلکتور کم میشود.
حداکثر جریان خروجی را توسط مقاومت Rv و معادله ß = Ic/Ib میتوان تعیین کرد. با این مقادیر حدود یک آمپر میباشد.


خصوصیات منابع تغذیه خطی (Linear)

مدارات مجتمع تغذیه خطی در بازار عمدتا 3 نوع هستند که با این نامها شناخته میشوند:

1. نوع استاندارد ( Standard )
2. با افت ولتاژ کم (Low Dropout or LDO )
3. تقریبا با افت ولتاژ کم ( Quasi LDO )

اولین تفاوت مهم اینها در افت ولتاژ روی آنها میباشد. این ولتاژ حداقل ولتاژی است که باید روی آنان باشد تا بتوانند درست کار کنند. این حداقل ولتاژ, تفاوت ولتاژ ورودی و خروجی آن میباشد.
این ولتاژ ( voltage drop ) هرچقدر کمتر باشد توان تلفاتی داخل آن نیز کمتر میشود و بنابراین بازدهی ( efficiency ) بیشتری نیز دارد.
دومین تفاوت مهم در مقدار جریان داخلی آنان (Iground) میباشد, نوع استاندارد آن بخاطر اینکه در قسمت خروجی از دارلینگتون استفاده میکند کمترین و نوع LDO بیشترین جریان داخلی را دارد.

STD Regler این شکل اساسی نوع استاندارد میباشد.
این مدار برای اینکه بتواند ولتاژ حروجی را کنترل کند یه یک حداقل ولتاژ افت (تفاوت ولتاژ ورودی و خروجی) نیاز دارد که مقدار آن برابر است با :
Vdrop(min) = 2*Vbe + Vce
این نوع بیشترین ولتاژ افت را دارد.
معمولا سازنده این ولتاژ را بین 2,5 تا 3 ولت تعیین میکند تا تنظیم ولتاژ خروجی را ضمانت کند.
بدلیل ضریب تقویت کنندگی زیاد طبقه دارلینگتون جریان داخلی این نوع کمتر (بهتر) از دو نوع دیگر است.(تقریبا 10 میلی آمپر)
حداکثر جریان خروجی این نوع میتواند تا حدود 10 آمپر باشد.

LDO Regler این شکل اساسی نوع افت ولتاژ کم (LDO) میباشد.
تفاوت آن با نوع استاندارد استفاده از یک ترانزیستور مثبت در طبقه خروجی میباشد.
حداقل افت ولتاژ این نوع برابر است با :
Vdrop(min) = Vce
مقدار این ولتاژ بین 0.6 تا 0.8 ولت با حداکثر جربان خروجی است.
چون این ولتاژ به جریان خروجی وابسته است, بنابراین اگر جریان خروجی کم باشد میتواند تا حدود 50 یا 60 میلی ولت هم پایین بیاید که آنرا برای مداراتی که با باطری کار میکنند ایده ال میکند, که میتواند تا حد پایین ولتاژ خالی شدن باطری هم بکار ادامه دهد.
جریان داخلی آن برابر است با جریان خروجی تقسیم بر ضریب تقویت کنندگی ترانزیستور مثبت. بهمین دلیل مقدار جریان داخلی از نوع استاندارد بیشتر میباشد.(بین 20 تا 50 میلی آمپر)
حداکثر جریان خروجی این نوع میتواند تا حدود 1 آمپر باشد.

QLDO Regler این شکل اساسی نوع تقریبا کم افت ولتاژ (QUASI LDO) میباشد.
تفاوت آن با نوع LDO استفاده از یک ترانزیستور منفی و مثبت در طبقه خروجی میباشد.
حداقل افت ولتاژ این نوع برابر است با :
Vdrop(min) = Vbe + Vce
مقدار این ولتاژ معمولا حدود 1.5 ولت است.
جریان داخلی این نوع تقریبا برابر نوع استاندارد با حداکثر جریان خروجی میباشد.(تقریبا 10 میلی آمپر)
حداکثر جریان خروجی این نوع میتواند تا حدود 6 یا 7 آمپر باشد.

ولتاژ رفرنس داخلی (Vref) معمولا در حدود 1.25 ولت است و این مرز پایین ترین مقدار برای ولتاژ خروجی نیز میباشد.
در رگولاتورهایی که ولتاژ خروجی متغیر باشد پایه منفی مقایسه کننده (Error AMP) این ولتاژ رفرنس را به خارج منتقل میکنند و معمولا توسط یک تقسیم کننده ولتاژ تغذیه میشود.
در تمامی این انواع, ترانزیستور طبقه خروجی میتواند از نوع MOS-FET منفی و مثبت هم باشد.

**********

برای انتخاب بهترین رگولاتور برای مدارات خود شما باید به این نکات توجه کنید:

1. حداکثر جربان خروجی لازم. رگولاتور باید قادر باشد در بدترین حالت ممکن (حداقل تفاوت ولتاژ ورودی و خروجی) جریان مورد نیاز را تامین کند.
2. نوع ولتاژ ورودی ( باطری یا متناوب بعد از یکسوسازی)
3. دقت مورد احتیاج برای ولتاژ خروجی (تولرانس). معمولا دقت رگولاتورها حدود 2% تا 8% از حد معمول (nominal) آن میباشد.
4. حداکثر مصرف جریان داخلی آن در حالت خاموش یا در وقتی که جریان خروجی کم یا صفر است. این در مداراتی که با باطری تغذیه میشوند مهم است.
5. ویژه گیهای دیگر مثل کنترل حرارت, اتصال مستقیم, نشان دهنده خطا, خاموش کردن, مقاوم در مقابل ولتاژهای زیاد و منفی و غیره

نوع متداول این مدارات با نامهایی مثل LM78xx (نوع مثبت) یا LM79xx (نوع منفی) نامیده میشوند.
در بعضی هم ولتاژ خروجی قابل تغییر هست.(مثل LM317 نوع مثبت با خروجی متغیر)
در بعضی از انواع جدید حتی احتیاج به خازن خروجی هم نیست. یا با کمترین ظرفیت خازنی در خروجی هم قادر بکار هستند.

LM78xx Regler این تصویر استفاده معمولی از رگلاتورهای با ولتاژ خروجی ثابت را نشان میدهد.
دیود نشان داده شده دلبخواه است. این دیود رگولاتور را در مقابل ولتاژ معکوس حفظ میکند. این ولتاژ معکوس زمانی ایجاد میشود که ولتاژ ورودی قطع میشود و ولتاژ خروجی بخاطر خازن خروجی و خازنهای مدار نمیتواند سریع به صفر برسد و این ولتاژ معکوس روی رگولاتور میتواند آنرا خراب کند. دیود این ولتاژ را به حدود 0.7 ولت محدود میکند.

با استفاده از روشهای زیر میتوان ویژگیهای دیگری را به یک رگولاتور تابت اضافه کرد.

**********

HStrom با استفاده از این روش میتوان جریان خروجی بیشتری را داشت.
مقدار مقاومت را از رابطه ولتاژ بیس و جریان کار رگولاتور میتوان نعیین کرد.
R = Vbe/(Ibase + Ireg)
معادله محاسبه جریان خروجی بدین صورت است.
I out = (ß*Ibase) + Ireg
اگر فرض کنیم که رگولاتور برای کار به جریانی معادل 30 میلی آمپر احتیاج دارد و ولتاژ روشن شدن بیس را 0.65 ولت در نظر بگیریم مقدار مقاومت برابر است با 0,65/0,05 = 13 اهم خواهد بود.
این مدار در مقابل اتصال مستقیم در خروجی حفاظت نشده و در این حالت (اتصال خروجی به زمین) جریان بسیار زیادی از ترانزیستور عبور و آنرا نابود میکند.

**********

KStrom با این روش میتوان حداکثر جریان را محدود کنید.
I out = (Vreg/R) + I bias
Vreg ولتاژ عادی یا نرمال رگولاتور است.
Ibias بستگی به نوع رگولاتور دارد (شرح در بالا) و حداکثر تا 50 میلی آمپر میتواند باشد.

**********

HVoltage اگر مایل به داشتن ولتاژی بزرگتر از ولتاژ رگولاتور باشید میتوانید از این روش استفاده کنید.
Vout = Vz + Vreg
مقدار R برابر است با R = Vreg/Ibias . این مقاومت در هنگام اتصال خروجی به زمین جریان Ibias را از خود عبور میدهد و باعث کارکرد درست رگولاتور میشود تا بتواند جریان خروجی را به مقدار مجاز (Short-circuit output current , رجوع شود به Data sheet ) تقلیل دهد.
اگر بجای دیود زنر از یک پتانسیومتر استفاده شود میتوان ولتاژ خروجی را متغیر کرد.
در این صورت ولتاژ خروجی برابر است با:
Vout = Vreg + (IR + Ibias) * Rp

**********

LM317 Regler این تصویر استفاده معمولی از رگلاتورهای با ولتاژ خروجی متغیر را نشان میدهد.
رابطه ولتاژ خروجی و مقاومت ها و ولتاژ رفرنس بدینصورت است.
Vout = Vref * (1 + R2 / R1) + (Iadj * R2)
جریان Iadj مقداری در حدود چند ده میکروآمپر میباشد.( تقریبا 100 ... 50 میکروآمپر)
حداقل ولتاژ خروجی برابر ولتاژ رفرنس میباشد, یعنی زمانی که ولتاژ روی مقاومت R2 صفر (R2=0) باشد.
برای اینکه خروجی را تا حد صفر ولت پایین بیاوریم باید یک ولتاژ منفی (1.25- ولت) برابر با ولتاژ رفرنس را با ولتاژ روی R2 بطور سری قرار دهیم.
به عبارت دیگر باید مبنای ولتاژ روی R2 نه خط صفر, بلکه 1.25- باشد.



ادامه دارد...